جودی بلوم ضروری – نیویورک تایمز

همه کتاب های فاج – “قصه های یک هیچ کلاس چهارم” (سنین 8 تا 12، منتشر شده در 1972)، سوپرفاج، فاج-آ-شیدایی سوگند دو فاج – برای افرادی که با پویایی پیچیده خانواده دست و پنجه نرم می کنند باید مطالعه شود. اما “قصه ها” مورد علاقه من است زیرا صحنه را بسیار عالی می سازد. بلوم ما را با والدین هچر و پسران مخالف قطبی آنها آشنا می کند: پیتر، دانش آموز کلاس چهارمی که خوش نیت است و مشتاق خوشحال کردن است، اما نه به شکلی آزاردهنده، و برادر کوچکش، فاج، که – به بیان ملایم. – یک گردباد انسانی، بچه‌ای که هرگز نمی‌خواهید برایش از کودک نگهداری کنید (علی رغم جذابیتش). او پوره سیب زمینی را روی دیوار آپارتمان هچرز می‌مالد، دریبل لاک‌پشت خانگی پیتر را می‌بلعد و در یک شام بسیار مهم به رئیس پدرش توهین می‌کند. (وقتی کتاب‌های بلوم را در بزرگسالی می‌خوانید، متوجه می‌شوید که او چقدر به شغل والدین شخصیت‌هایش اشاره می‌کند و چقدر نسبت به مبارزات آن‌ها حساس است.) محبت ناامیدکننده پیتر به فاج، مرهمی است برای همه ما که به طور همزمان دوست داشته‌ایم و از کسی که با او زندگی می کنیم متنفرم

شیلا تابمن، همسایه هچرها را ملاقات کنید، که قبل از شروع کلاس پنجم منهتن را برای تابستان ترک می کند. که در “در غیر این صورت به عنوان شیلا بزرگ شناخته می شود (سن 8 تا 12 سال؛ منتشر شده در 1972)تابمن ها به تاری تاون، نیویورک نقل مکان می کنند تا برای یکی از همکاران پدر شیلا در خانه بنشینند. (او یک استاد انگلیسی در کالج Marymount است.) ایده این است که از استخر محلی و یک سگ قرضی لذت ببریم، اما قهرمان بدبخت ما از شنا و جنیفر که “کوچولو با لکه های قهوه ای و سفید و گوش های بلند” است می ترسد – به ارواح، پیدا کردن دوستان جدید و افسانه/کابوس محلی، اسب سوار بی سر، با حسن نیت از واشنگتن ایروینگ اشاره نکنیم. اینکه او چگونه با همه (یا بیشتر) این وحشت ها دست و پنجه نرم می کند، هم واقع بینانه و هم الهام بخش است. با این حال، قبل از انتقال این کتاب به نسل جوان، توجه داشته باشید که در سال 1972 منتشر شد و بلوم از زبان آن دوران برای صحبت در مورد وزن استفاده می کند. شیلا درباره یکی از دوستانش می‌گوید: «فکر می‌کنم او چاق‌تر می‌شود» و می‌گوید: «او باید رژیم بگیرد.»

بلبلی(در سنین 8 تا 12، منتشر شده در 1974) با چندین هشدار همراه است: داستان شامل یک دانش آموز کلاس پنجمی به نام لیندا است که به دلیل اضافه وزن توسط همکلاسی هایش به طرز بی رحمانه ای عذاب می شود. حتی پرستار مدرسه به او توصیه می‌کند – در حد شنیدن راوی، جیل، و دوستانش – از مصرف شیرینی جات صرف نظر کند. مادر جیل سیگار می کشد. یک راننده اتوبوس مدرسه به مسافرانش می گوید که ساکت شوند. به دهه 70 خوش آمدید، مردم. من چنین رفتاری را نمی پذیرم (اگرچه نمی توانم بگویم که راننده اتوبوس را مقصر می دانم). من “Blubber” را در این شرکت نخبه گنجانده ام، زیرا خواننده را در سر یک دختر بدجنس می برد و به ما کمک می کند تا بفهمیم چه چیزی او را تشویق می کند تا کسی را انتخاب کند – و وقتی که میزها در نهایت ورق می زنند، چه احساسی دارد، همانطور که همیشه انجام می دهند. بلوم در یادداشتی در پایان کتاب می نویسد: «قلدری اغلب توسط بچه هایی که آن را می بینند مخفی نگه داشته می شود. “دیگر رازی نیست. اگر برای شما اتفاق افتاد، با افرادی که بیشتر به آنها اعتماد دارید صحبت کنید. خیلی سخت است که به تنهایی نگران باشیم.”

رمان مورد علاقه من جودی بلوم، “با بازی سالی جی فریدمن در نقش خودش(در سنین 8 تا 12، منتشر شده در 1977)، با سالی در یک اتاق خواب در ساحل جرسی شروع می‌شود و با مادربزرگش، ما فانی، ساندویچ‌های ژله‌ای می‌خورد، زمانی که صدای ناله بینگ کرازبی توسط یک گوینده رادیو قطع می‌شود:جنگ تمام شده است.صدایش در آخرین کلمه می شکند. غریبه ها در آشپزخانه می رقصند و با پرچم های آمریکا در پیاده رو راهپیمایی می کنند. اما برای خانواده فریدمن از الیزابت، نیوجرسی (جایی که بلوم بزرگ شد)، موج جدیدی از استرس به سرعت وارد می‌شود: برادر سالی، داگلاس، در بهبودی از عفونت کلیه مشکل دارد، بنابراین آنها به طور موقت به ساحل میامی نقل مکان می‌کنند تا به او فرصت بدهند. در خورشید. سالی دلتنگ پدرش است که دندانپزشک است (همانطور که پدر بلوم بود). بازدیدهای او کم و زیاد است. و او مشغول تلاش برای درک زندگی جدیدش است: چرا یک خانواده سیاه پوست نمی تواند سوار واگن قطارش شود؟ آیا واقعاً همه همسایه های ترسناک هیتلر در لباس مبدل هستند؟ آیا او هرگز ستاره سینما خواهد شد؟ برای سالی، هیچ پاسخ آسانی برای هیچ یک از این سوالات وجود ندارد. حضور خانواده پیچیده و دوست داشتنی او تنها وجه مشترک است.

Serena Wells

معتاد عمومی رسانه های اجتماعی. متعصب افراطی سفر. فریلنسر متعصب وب. مستعد حملات بی تفاوتی. زیاد می افتد

تماس با ما