با این حال، حتی برخی در جنبش او را فراتر از رنگ پریده یافتند. موری بوکچین، فیلسوف و نظریهپرداز محیطزیست، او را به خاطر اظهاراتی که به نظر میرسد حیوانات را بر مردم اولویت میدهد، مانند زمانی که به نظر میرسد قحطی در اتیوپی و محدودیتهای مهاجرت در ایالات متحده را به عنوان ابزاری برای کاهش جمعیت انسانی تأیید میکند، یک اکوفاشیست خوانده است. (او گفت که در هر دو مورد اشتباه صحبت کرده بود.)
گاهی برای دیوانگی او روشی وجود داشت: آقای. فورمن استدلال میکرد که سختگیری او به گروههای جریان اصلی، یا حتی سازمانهای اقدام مستقیم کمتر تهاجمی مانند صلح سبز، فضایی برای مذاکره در واشنگتن داد. آنها می توانند به او به عنوان جایگزین افراطی اشاره کنند.
او در سال 1980 در اولین شماره نشریه اول زمین نوشت: «ما مصالحه سیاسی نخواهیم کرد! خبرنامه، که او ابتدا به زمین گسترش داد! مجله. “اجازه دهید لباس های دیگر این کار را انجام دهند. EARTH FIRST موضع خالص، تندرو و رادیکال کسانی را که ابتدا به زمین ایمان دارند، بیان خواهد کرد.”
به زودی معلوم شد که مامور اف بی آی این خرابکاری را تشویق کرده است، و اساساً سعی کرده است ابتدا زمین را به دام بیندازد! در یک جنایت، و بیشتر اتهامات منتفی شد. آقای. فورمن در نهایت به خاطر دادن دو نسخه از کتاب خود “Ecodefense: A Field Guide to Monkeywrenching” (1985) به مامور یک جنایت اعتراف کرد، اقدامی که به گفته دادستان ها توطئه برای ارتکاب جرم بود.
با این وجود، استرس روندهای قانونی شکاف هایی را در سازمان ایجاد کرد، همانطور که ورود گروه جدید و جوانتری از فعالان که می خواستند مسائل عدالت اجتماعی را به محیط زیست گرایی زمین اول تزریق کنند، ایجاد کرد. آقای. فورمن که خود را “سرخ برای محیط زیست” می نامید، هرگز علاقه زیادی به سیاست چپ نشان نداده بود و در سال 1990 او و همسرش، نانسی مورتون، علناً از Earth First جدا شدند!
آنها در نامه ای به اعضای خود نوشتند که این گروه تحت سلطه “سبک آشکارا ضد فرهنگ/ضد تشکیلات” قرار گرفته بود.
آنها افزودند: «احساس میکنیم که باید پشت میله یک هانکی تونک بنشینیم، ستاره تنها بنوشیم، در جوکباکس کانتری وسترن انگشت شستیم و این نامه را روی یک دستمال کاغذی بنویسیم.»